جنّ در عرف قرآن موجودی است با شعور و اراده که به اقتضای طبیعتش از حواس بشر پوشیده میباشد و مانند انسان مکلّف و مبعوث در
آخرت است و مطیع و عاصی و مؤمن و مشرک و... و خلاصه دوش به دوش انسان است. تنها فرقشان این است که انسان محسوس و جن
نامحسوس است و شاید بعضی فرقهای مختصر هم داشته باشند. در مورد شناخت کاملتر این موجود، آیاتی نازل شده و روایاتی ذکر شده
است که با استناد به این آیات و روایات، کیفیت، ویژگیها و اوصاف آنها را ذیلاً بررسی میکنیم:
1. جنّ یکی از دو موجود پرارزش (ثقلان) روی زمین است، دقت و تأمل در آیه 31 سوره الرحمن این مطلب را روشنتر میکند:
«سَنَفْرُغُ لَکُمْ أیَّهَ الثَّقَلانِ»
«ای گروه جن و انس به زودی به حساب شما خواهیم پرداخت».
2. جنّ از لحاظ رتبه زمانی اولین «ثَقَل» است «و الجانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ...»و از لحاظ رتبه مقامی دومین «ثقل» است زیرا انسان اشرف
مخلوقات است.
3. ماهیت آن از آتش است «وَ خَلَقَ الجانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ»(1).
«جنّ را از مخلوطی از آتش آفرید».(الرحمن: 15).
4. خلقتش بر خلقت انسان تقدّم دارد اما این که چه مقدار است ظاهرا دلیل متقنی در دست نیست جز اینکه محی الدین عربی میگوید:
«بین خلقت جنّ و خلقت آدم شش هزار سال فاصله بوده است». و مسعودی گفته است: «موقعی که خداوند اراده کرد آدم را خلق کند
مدت هفت هزار سال بر جنّ گذشته بود». آیه 27 سوره حجر دلالت بر تقدم خلقت جن بر انس دارد. همچنین در اکثر آیات قرآن کلمه جنّ
جلوتر از انس آمده که این خود شاهد مدعاست(2).
5. جنّیان دارای علم، ادراک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال هستند(آیات مختلف سوره جن).
6. دارای تکلیف و مسؤلیت هستند(آیات سوره جنّ و الرحمن).
7. گروهی از آنها مؤمن صالح و گروهی کافرند. «وَ اِنّا مِنّا الصّالِحوُنَ وَ مِنّا دوُنَ ذلِک»(جنّ: 11).
8. آنها با بعضی انسانها ارتباط برقرار میکنند و با آگاهی محدودی که نسبت به بعضی از اسرار نهانی دارند به اغوای انسانها
میپردازند(3) (جنّ: 6).
9. خدا را عبادت میکنند، «وَ ما خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الإنْسَ اِلاّ لِیَعْبُدوُنِ»(ذاریات: 56).
روز قیامت به جنّ مانند انسانها گفته میشود آیا پیامبران نیامدند؟ آیا شما را از این روز بیم ندادم؟ هر دو بر کفر خود گواهی دهند. آیه 130
سوره انعام صریح است در اینکه جنّ مکلف است و همچون انسان کافر میشوند و پیامبرانی از خود دارند و با مراجعه به سوره جنّ و آیات
29 و 32 سوره احقاف چنین بر میآید که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله بر آنها پیامبر است(4). در خصوص اینکه چگونه عبادت میکنند و آیا
مسلمانان آنها نیز مانند انسان نماز میخوانند و روزه میگیرند و یا اینکه عبادت ایشان به نحوه دیگری است؟ ظاهرا دلیل نقلی دردست
نیست اما از آنجایی که آنها همراه انسان مورد امر الهی قرار گرفته و مکلّف به عبادت هستند و از طرفی پیامبران آنها همان پیامبران
انسانها هستند و پیامبر ما، پیامبر طایفه جنّ نیز است، بعید به نظر نمیرسد که عبادت آنها همچون انسانها بوده و به تناسب نوع
خلقتشان و عالم حیاتشان به پرستش خداوند مشغول باشند(1).
10. مانند انسانها مرگ و میر دارند و گروهی جای گروهی را میگیرند(2).(فصّلت: 25).
11. در میان آنها افرادی یافت میشود که از قدرت زیادی برخوردارند همانگونه که در میان انسانها چنین است. در سوره نمل آیات 17 تا 39، لشکرکشی حضرت سلیمان به مملکت «سبأ» نقل شده و در آنجاست که عدهای از جنّ جزء لشگریان او بودند و عفریتی از جنّ به او گفت:
من تخت ملکه را پیش از آن که از جای خود حرکت کنی نزد تو میآورم.
12. آنها مانند انسان، قدرت بر انجام کار دارند. با وجود خلقت لطیفی که دارند، برای حضرت سلیمان که آنها را به امر الهی مسخر کرده بود،
کار میکردند. کاخها، تمثالها و کاسههای بزرگ میساختند. پس از مرگ حضرت داود علیهالسلام فرزندش حضرت سلیمان علیهالسلام
جانشین او شد و خداوند به او فرمان داد تا ساختمان بیتالمقدس را تمام کند. سلیمان، آدمیان، جنیان، و شیاطین را جمع کرد و کارها را
میان آنها تقسیم کرد و هر گروهی را مأمور به انجام کاری کرد. جنّیان را برای بهدست آوردن سنگهای مرمر سفید صاف از معادن مأمور کرد
و پس از ساختن شهر بیتالمقدس، جنّیان را به چند دسته تقسیم کرد: گروهی را مأمور استخراج سیم و زر از معادن؛ و گروهی را مأمور در
دریاها و بیرونآوردن انواع مرواریدها و گوهرها و گروهی دیگر را مأمور کرد برای او مشک و عنبر و سایر مواد خوشبو را فراهم آورند(3).
13. مانند سایر موجودات زنده نر و ماده دارند و این موضوع در آیه 36 سوره «یس» قابل تأمل و دقت است. آیه میگوید: نبات و انسانها نر و
ماده دارند و نیز چیزهایی که ما آنها را نمیدانیم، نر و ماده دارند و عبارت «وَ ممّا لا یَعْلَموُنَ»؛ جنّ را نیز شامل میشود ولی ما کیفیت آن را
نمیدانیم. همچنین در سوره جن از قول آنها نقل شده که میگفتند: مردانی از آدمیان به مردانی از جنّ پناه میبردند(جن: 6). چون قرآن
اشاره به مردان جن کرده است، پس حتما زنان جنّ هم وجود دارند(1).
14. طبق آیات قرآن مانند انسان توالد و تناسل دارند و در چند آیه در وصف حوریان بهشتی آمده است: «حوریان بهشتی را قبل از
شوهرانشان، نه آدمی و نه جن دست زده است»(الرحمن: 74). این آیه به وضوح دلالت دارد بر این که جنّ هم آفرینش دو جنسی دارد و
تکثیر نوع آن به وسیله مقاربت نر و ماده صورت میگیرد اما در کلام وحی، درباره مقاربت آنها سخنی به میان نیامده جز اینکه ابن عربی در
کتاب فتوحات گفته است: «تناسل بشر به القای آب نطفه در رحم است و تناسل جنّ به القای هوا در رحم اُنثی میباشد»(2).
روایاتی نیز در این رابطه در دست میباشد که از جمله آنها بخشی از وصیّت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به حضرت علی علیهالسلام است
که فرمودند: «ای علی در شب اول، وسط و آخر ماه آمیزش مکن زیرا جنیان در این سه شب برای مقاربت پیش زنان خود میروند...»(3).
15. از آنجایی که موجودات لطیفی هستند، در شرایط عادی و در هر زمانی نمیتوان آنها را دید. اما جنیان، ما انسانها را میبینند چنانکه
درباره برحذرداشتن بنیآدم از شیطان و اتباع او آمده است(4) (اعراف: 27).
16. بدان آنها از نظر قرآن «شیاطین» نام دارند. یکی از مواهبی که خداوند به حضرت سلیمان علیهالسلام بخشید، تسخیر شیاطین یعنی
همان جنیان سرکش و متمرّد بود به طوری که در مسیر سازندگی و استخراج منابع گرانبها قرار گرفتند(5).
17. روز قیامت محشور میشوند.( انعام: 128).
18. آیات قرآن را استماع میکردند.
19. به زبان قرآن آشنایی دارند.
20. تفاوت بین کلام عادی و کلام اعجاز آمیز را میدانند.
21. خود را موظف به تبلیغ میدانند.
22. به اعجاز قرآن اعتراف میکنند.
23. مثل انسانها اصل اختیار و آزادی بر آنها حاکم است.
24. یقین دارند که نمیتوانند بر اراده خداوند در زمین غالب شوند و نمیتوانند از پنجه قدرت او فرار کنند.
25. دارای شعور و اراده هستند.
26. ایمانشان به خداوند متعال ایمان توحیدی است یعنی مؤمنانِ آنها احدی را شریک خدا قرار نمیدهند.
27. مؤمنانِ آنها مشرکین انس و جن را تکذیب میکنند.
28. منحرفینِ آنها هیزم جهنم هستند.
29. مقارن با نزول قرآن و بعثت خاتمالأنبیاء صلیاللهعلیهوآله از تلقی اخبار غیبی آسمانی و استراق سمع برای به دست آوردن آن ممنوع
شدند(1).
30. دارای عقاید مختلف بوده و عدهای از آنها فاسق و فاجر و ظالم هستند و عدهای از آنها صالح و مؤمن و اما این که آنها مانند انسانها،
شیعه و غیر شیعه هم دارند، شواهدی وجود دارد که صحّت این مطلب را تأیید میکند. زیرا در روایات بسیاری از لسان اهلبیت علیهمالسلام
عدهای از جنیان به عنوان شیعه معرفی شدهاند. از آن جمله است روایتی که ابوحمزه ثمالی نقل کرده و گفته است: «روزی جهت
شرفیابی به حضور امام باقر علیهالسلام اجازه خواستم، گفتند که عدهای خدمت آن حضرت هستند. لذا اندکی صبر کردم تا آنها خارج شوند.
پس کسانی خارج شدند که آنها را نمیشناختم، داخل شدم و به حضرت عرض کردم: فدایت شوم الآن زمان حکومت بنیامیّه است و
شمشیرهای آنها خونریز میباشد(یعنی ورود افراد ناآشنا برای شما خطرناک است!)
امام فرمودند:
«ای اباحمزه اینان گروهی از شیعیان از طایفه جن بودند آمده بودند تا از مسائل دینی خود سؤال کنند(2).
از برخی از بزرگان نقل شده است که بعضی از جنیان حتی مقلّد مراجع بودهاند و مسائل خود را از آنان میپرسیدهاند. مثل مرحوم حاج میرزا
حسین، حاج میرزا خلیل از مراجع صدر مشروطیت که یکی از جنیان به صورت شخص عادی در سرداب منزل به حضور ایشان میرسیده و
مسائل مربوط را میپرسیده است(1).
31. دین حضرت موسی علیهالسلام را قبل از اسلام تأیید و تصدیق کردند. وقتی تنی چند از آنان برای شنیدن آیات قرآن نزد رسول خدا
صلیاللهعلیهوآله رسیدند به سوی قوم خود برگشتند و گفتند: «ما گروه جنیان آیات کتابی را شنیدیم که پس از موسی علیهالسلام نازل
شده است...»(احقاف: 30).
32. آنها دارای مکان هستند ولی به این معنا نیست که مانند انسان یک فضای خاصی از ماده خاکی را اشغال کردهاند و خانههایی چون خانه
انسان و امکاناتی مثل انسان دارند و چون نوع خلقت آنها با حقیقت خاکی انسان تفاوت دارد، طبیعی است که محل زندگیشان متناسب با
حقیقت آنهاست که بهطور قطعی مکان مشخصی از آنها به دست نمیدهند. ما در اینجا به یک نمونه از آن اشاره میکنیم(2).
در روایتی از امام صادق علیهالسلام آمده است که فرمودند: «در وادی شُقْره (بیابانی که رنگ خاکش سرخ مایل به زرد است) نماز نخوان زیرا
در آنجا منازل جنّ است»(3). در غرب شهر مکه مسجدی وجود دارد به نام «مسجد الجنّ» که محل نزول جنیان در مکه است و مستحب
است حاجیان در آن مسجد رفته و دو رکعت نماز بجا آورند(4).
33. آنها میخورند و میآشامند زیرا مانند انسان نیاز به رشد و تولیدمثل دارند و طبیعی است که تغذیه نیز داشته باشند. اما این که از چه
چیزهایی تغذیه میکنند، از روایات چنین بر میآید که آنها از بازمانده غذای انسان و مغز استخوان استفاده میکنند. چنانکه «ابن بابویه» نقل
کرده است: «گروهی از طایفه جنّ خدمت پیامبر اکرم شرفیاب شدند و عرض کردند ای رسول خدا چیزی برای خوردن به ما عطا فرما، حضرت
هم استخوان و بازمانده غذا به آنها عطا کرد(5).
و نیز امام صادق علیهالسلام میفرماید: «استخوان و ضایعات غذای جنیان است»(6).
34. مانند انسان میخوابند. از آیه 255 سوره بقره چنین استنباط میشود که تنها ذات اقدس احدیت است که نمیخوابد و همه مخلوقات از
خواب ناگزیرند چنانکه در روایت آمده امام صادق علیهالسلام فرمودند: «به غیر از خداوند متعال؛ همه خواب دارند حتی فرشتگان»(1).
35. به محضر ائمه علیهمالسلام میآیند و مسائل دینی خود را میپرسند در اصولکافی ج1 ص394 بابی تحت عنوان (جنّ در محضر ائمه
علیهالسلام ) وجود دارند و در آن باره هفت حدیث نقل شده از جمله «سدیر صیرفی» نقل میکند که امام باقر علیهالسلام در مدینه به من
سفارشهایی فرمود. از مدینه بیرون رفتم در میان راه «روحا» (محلی است چهل یا سی میلی مدینه) بودم که مردی با لباس خود به من
اشاره کرد. به سوی او برگشتم و خیال کردم که تشنه است.
ظرف آب را به او دادم گفت: نیاز به آب ندارم، نامهای به من داد که مرکب آن خشک نشده بود، ملاحظه کردم مهر امام باقر علیهالسلام بود،
گفتم: این نامه را کی به تو داد؟ گفت: الآن. در نامه دستورهایی بود. چون متوجه آن مرد شدم، دیدم کسی نیست، بعد از آن ابوجعفر
علیهالسلام به مکه آمدند، به حضرت عرض کردم: فدایت شوم، مردی نامه شما را آورد که مهرش خشک نشده بود، فرمود: ای «سُدیر» ما
خدمتکارانی از جنّ داریم، چون خواهیم کاری به فوریت انجام پذیرد، آنها را می فرستیم(2).
رانده شدن جنّ
رانده شدن جنّ از آسمان، یکی از مطالب قابل دقت قرآن است. آیات 8 تا 10 سوره جنّ مبیّن این مطلب است که جن قبلاً محلهایی در
آسمان برای استراقسمع داشتهاند و سپس دیدهاند که آسمان پر از نگهبان و شهاب است و شهاب در کمین آنهاست که استراقسمع
میکنند، پیش خود گفتند: نمیدانیم آیا خداوند در اثر این تحول، رشد و کمالی برای اهل زمین اراده کرده و یا بلایی به آنها خواهد رسید. در
روایات اهلبیت علیهمالسلام منقول است که این تحول بعد از ولادت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله اتفاق افتاد و از اهل سنت آن را در وقت
بعثت آن حضرت گفتهاند و آن را در مجمعالبیان ذیل آیه 18 سوره «حجر» از ابن عباس و در سوره «جنّ» از بلخی نقل کرده است. در
«تفسیرصافی» در سوره «جنّ» از احتجاج از حضرت امام صادق علیهالسلام نقل شده: این ممنوعیت برای آن بود که در زمین چیزی مانند
وحی از خبر آسمان نباشد و آنچه از جانب خداوند آمده باشد، ملتبس نگردد...ناگفته نماند آیات قرآن دالّ بر آن است که در آسمان محلی
برای دانستن اسرار خلقت و کارهای آینده روی زمین وجود دارد که جنّیان به آنجا نزدیک میشدهاند. عدهای از دانشمندان مسلّم گرفتهاند
که پیامهای مرموزی به طور مرتب و موجهای منظّم از آسمان به زمین ارسال میگردد و آن را «بیسیم کیهانی» نام گذاشتهاند. «کارل
جانسکی» به سال 1932 میلادی 8 ماه مراقب گرفتن این پیامها با بیسیم خود شد و دید هر شب چهار دقیقه از شب قبلی زودتر ارسال
میگردد و آن به واسطه این بود که گردش زمین به دور خورشید موجب میشود غروب و طلوع ستارگان هر روز چهار دقیقه زودتر از روز قبل
باشد. در پایان سال 1933 میلادی سمیناری از متخصصین این علم منعقد شد. جانسکی در این سمینار طی بیانیهای از مشاهدات خود پرده
برداشت و متذکر شد که در ستارگان موجوداتی میباشند که قادر به تکلّم هستند و این پیامهای آسمانی که با تلسکوپهای بیسیم قابل
دریافت هستند، انسان را در شناخت هر چه بیشتر جهان کمک میکنند... در فوریه سال 1942 دلائلی بر صحت نظر جانسکی اضافه شد؛
زیرا دیده شد که یک سلسله پیامهای فضایی، کار جهتیابی راداری را که در انگلستان به کار گذاشته شده بود، متوقف کرد.
دانشمندان پس از کوشش فراوان بالاخره دریافتند که این وقفه در اثر یک سری پیامهای تلگرافی است که از یک سوی ناشناخته از ماورای
افق بوده است و فعلاً این مطلب را دانشمندان تقریبا مسلّم گرفتهاند(1).
ولی از نظر قرآن مجید چنانکه در سابق اشاره شد، این مطلب مسلّم و حتمی است. نویسنده کتاب فوق عقیده دارد که جنّ برای شنیدن
چنین اصواتی به آسمان نزدیک میشدند نه برای شنیدن وحی؛ زیرا وحی را جز کسی که به او وحی میشود، کسی نمیشنود.
خلاصه؛ آیات قرآن روشن میکند که جنیان میکوشیدند تا آسمان را رصد کنند و اسرار آن را به دست آورند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده
مطلع شوند(1). آری این بود اوصاف و ویژگیهای جنّ از دیدگان قرآن و عترت علیهمالسلام اما افراد ناآگاه که نتوانستهاند حقیقت جنّ را حداقل
تا حدودی بشناسند، ره افسانه زدند و خرافات زیادی درباره این موجود ساختند که با عقل و منطق سازگاری ندارد.
پی نوشت ها:
1. قاموس قرآن: همان ج، ص62 - 63.
2. مأخذ قبل: ص28 - 29.
3. تفسیر نمونه: همان ج، ص 154.
4. قاموس قرآن: همان ج، ص 63.
1. جنّ و شیطان: ص 63.
2. مأخذ قبل: ص 63.
3. تفسیر نمونه: ج13، ص 475، 476.
1. قاموس قرآن: همان ج، ص 67.
2. وسایل الشیعه: ج14، ص91.جنّ و شیطان ص 56.
3. وسایل الشیعة: ج14، ص 91.
4. قاموس قرآن: همان ج، ص 64.
5. تفسیر نمونه: ج19، ص 286.
1. تفسیرالمیزان: ج20، ص 185 - 186 - 187 - 190 - 191 - 193 - 198 - 199.
2. میزانالحکمه: ریشهری، ج2، ص118.
1. معارف قرآن: ص 316.
2. جنّ و شیطان: ص 71.
3. وسایل الشیعة، ج3، ص 452.
4. مأخذ قبل: ص 76.
5. وسایل الشیعة: ج1، ص 252.
6. همان، ص 252.
1. جنّ و شطان: ص 52.
2. اصول کافی: ج1، ص 394.
1. (نقل از کتاب قرآن بر فراز اعصار: تألیف عبدالرزاق نوفل).
2. قاموس قرآن: همان ج، ص 68 - 70.
جن در کلام وحی و عترت (2)
35 نکته جالب و دانستنى درباره آفرینش، زندگى و ویژگىهاى جن و تفاوتهاى او باانسان .
جن در عرف قرآن موجودى استبا شعور و اراده که به اقتضاى طبیعتش از حواس بشر پوشیده مىباشد و مانند انسان مکلف و مبعوث در
آخرت است و مطیع و عاصى و مؤمن و مشرک و ... و خلاصه دوش به دوش انسان است . تنها فرقشان این است که انسان محسوس و
جن نامحسوس است و شاید بعضى فرقهاى مختصر هم داشته باشند . در مورد شناخت کاملتر این موجود، آیاتى نازل شده و روایاتى ذکر
شده است که با استناد به این آیات و روایات، کیفیت، ویژگیها و اوصاف آنها را ذیلا بررسى مىکنیم:
1 . جن یکى از دو موجود پرارزش (ثقلان) روى زمین است، دقت و تامل در آیه 31 سوره الرحمن این مطلب را روشنتر مىکند:
«سنفرغ لکم ایه الثقلان»
«اى گروه جن و انس به زودى به حساب شما خواهیم پرداخت» .
2 . جن از لحاظ رتبه زمانى اولین «ثقل» است «و الجان خلقناه من قبل ...» و از لحاظ رتبه مقامى دومین «ثقل» است زیرا انسان اشرف
مخلوقات است .
3 . ماهیت آن از آتش است «و خلق الجان من مارج من نار» (1) .
«جن را از مخلوطى از آتش آفرید» . (الرحمن: 15) .
4 . خلقتش بر خلقت انسان تقدم دارد اما این که چه مقدار است ظاهرا دلیل متقنى در دست نیست جز اینکه محى الدین عربى مىگوید:
«بین خلقت جن و خلقت آدم شش هزار سال فاصله بوده است» . و مسعودى گفته است: «موقعى که خداوند اراده کرد آدم را خلق کند
مدت هفت هزار سال بر جن گذشته بود» . آیه 27 سوره حجر دلالتبر تقدم خلقت جن بر انس دارد . همچنین در اکثر آیات قرآن کلمه جن
جلوتر از انس آمده که این خود شاهد مدعاست (2) .
5 . جنیان داراى علم، ادراک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال هستند (آیات مختلف سوره جن) .
6 . داراى تکلیف و مسؤلیت هستند (آیات سوره جن و الرحمن) .
7 . گروهى از آنها مؤمن صالح و گروهى کافرند . «و انا منا الصالحون و منا دون ذلک» (جن: 11) .
8 . آنها با بعضى انسانها ارتباط برقرار مىکنند و با آگاهى محدودى که نسبتبه بعضى از اسرار نهانى دارند به اغواى انسانها مىپردازند
(3) (جن: 6) .
9 . خدا را عبادت مىکنند، «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات: 56) .
روز قیامتبه جن مانند انسانها گفته مىشود آیا پیامبران نیامدند؟ آیا شما را از این روز بیم ندادم؟ هر دو بر کفر خود گواهى دهند . آیه 130
سوره انعام صریح است در اینکه جن مکلف است و همچون انسان کافر مىشوند و پیامبرانى از خود دارند و با مراجعه به سوره جن و آیات
29 و 32 سوره احقاف چنین بر مىآید که حضرت رسول صلى الله علیه و آله بر آنها پیامبر است (4) . در خصوص اینکه چگونه عبادت مىکنند
و آیا مسلمانان آنها نیز مانند انسان نماز مىخوانند و روزه مىگیرند و یا اینکه عبادت ایشان به نحوه دیگرى است؟ ظاهرا دلیل نقلى دردست
نیست اما از آنجایى که آنها همراه انسان مورد امر الهى قرار گرفته و مکلف به عبادت هستند و از طرفى پیامبران آنها همان پیامبران
انسانها هستند و پیامبر ما، پیامبر طایفه جن نیز است، بعید به نظر نمىرسد که عبادت آنها همچون انسانها بوده و به تناسب نوع
خلقتشان و عالم حیاتشان به پرستش خداوند مشغول باشند (5) .
10 . مانند انسانها مرگ و میر دارند و گروهى جاى گروهى را مىگیرند (6) . (فصلت: 25) .
11 . در میان آنها افرادى یافت مىشود که از قدرت زیادى برخوردارند همانگونه که در میان انسانها چنین است . در سوره نمل آیات 17 تا
39، لشکرکشى حضرت سلیمان به مملکت «سبا» نقل شده و در آنجاست که عدهاى از جن جزء لشگریان او بودند و عفریتى از جن به او
گفت: من تخت ملکه را پیش از آن که از جاى خود حرکت کنى نزد تو مىآورم .
12 . آنها مانند انسان، قدرت بر انجام کار دارند . با وجود خلقت لطیفى که دارند، براى حضرت سلیمان که آنها را به امر الهى مسخر کرده بود،
کار مىکردند . کاخها، تمثالها و کاسههاى بزرگ مىساختند . پس از مرگ حضرت داود علیه السلام فرزندش حضرت سلیمان علیه السلام
جانشین او شد و خداوند به او فرمان داد تا ساختمان بیتالمقدس را تمام کند . سلیمان، آدمیان، جنیان، و شیاطین را جمع کرد و کارها را
میان آنها تقسیم کرد و هر گروهى را مامور به انجام کارى کرد . جنیان را براى بهدست آوردن سنگهاى مرمر سفید صاف از معادن مامور کرد
و پس از ساختن شهر بیتالمقدس، جنیان را به چند دسته تقسیم کرد: گروهى را مامور استخراج سیم و زر از معادن; و گروهى را مامور در
دریاها و بیرونآوردن انواع مرواریدها و گوهرها و گروهى دیگر را مامور کرد براى او مشک و عنبر و سایر مواد خوشبو را فراهم آورند (7) .
13 . مانند سایر موجودات زنده نر و ماده دارند و این موضوع در آیه 36 سوره «یس» قابل تامل و دقت است . آیه مىگوید: نبات و انسانها نر و
ماده دارند و نیز چیزهایى که ما آنها را نمىدانیم، نر و ماده دارند و عبارت «و مما لا یعلمون» ; جن را نیز شامل مىشود ولى ما کیفیت آن را
نمىدانیم . همچنین در سوره جن از قول آنها نقل شده که مىگفتند: مردانى از آدمیان به مردانى از جن پناه مىبردند (جن: 6) . چون قرآن
اشاره به مردان جن کرده است، پس حتما زنان جن هم وجود دارند (8) .
14 . طبق آیات قرآن مانند انسان توالد و تناسل دارند و در چند آیه در وصف حوریان بهشتى آمده است: «حوریان بهشتى را قبل از
شوهرانشان، نه آدمى و نه جن دست زده است» (الرحمن: 74) . این آیه به وضوح دلالت دارد بر این که جن هم آفرینش دو جنسى دارد و
تکثیر نوع آن به وسیله مقاربت نر و ماده صورت مىگیرد اما در کلام وحى، درباره مقاربت آنها سخنى به میان نیامده جز اینکه ابن عربى در
کتاب فتوحات گفته است: «تناسل بشر به القاى آب نطفه در رحم است و تناسل جن به القاى هوا در رحم انثى مىباشد» (9) .
روایاتى نیز در این رابطه در دست مىباشد که از جمله آنها بخشى از وصیت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به حضرت على علیه السلام
است که فرمودند: «اى على در شب اول، وسط و آخر ماه آمیزش مکن زیرا جنیان در این سه شب براى مقاربت پیش زنان خود مىروند ...»
(10) .
15 . از آنجایى که موجودات لطیفى هستند، در شرایط عادى و در هر زمانى نمىتوان آنها را دید . اما جنیان، ما انسانها را مىبینند چنانکه
درباره برحذرداشتن بنىآدم از شیطان و اتباع او آمده است (11) (اعراف: 27) .
16 . بدان آنها از نظر قرآن «شیاطین» نام دارند . یکى از مواهبى که خداوند به حضرت سلیمان علیه السلام بخشید، تسخیر شیاطین یعنى
همان جنیان سرکش و متمرد بود به طورى که در مسیر سازندگى و استخراج منابع گرانبها قرار گرفتند (12) .
17 . روز قیامت محشور مىشوند . (انعام: 128) .
18 . آیات قرآن را استماع مىکردند .
19 . به زبان قرآن آشنایى دارند .
20 . تفاوت بین کلام عادى و کلام اعجاز آمیز را مىدانند .
21 . خود را موظف به تبلیغ مىدانند .
22 . به اعجاز قرآن اعتراف مىکنند .
23 . مثل انسانها اصل اختیار و آزادى بر آنها حاکم است .
24 . یقین دارند که نمىتوانند بر اراده خداوند در زمین غالب شوند و نمىتوانند از پنجه قدرت او فرار کنند .
25 . داراى شعور و اراده هستند .
26 . ایمانشان به خداوند متعال ایمان توحیدى استیعنى مؤمنان آنها احدى را شریک خدا قرار نمىدهند .
27 . مؤمنان آنها مشرکین انس و جن را تکذیب مىکنند .
28 . منحرفین آنها هیزم جهنم هستند .
29 . مقارن با نزول قرآن و بعثتخاتمالانبیاء صلى الله علیه و آله از تلقى اخبار غیبى آسمانى و استراق سمع براى به دست آوردن آن ممنوع
شدند (13) .
30 . داراى عقاید مختلف بوده و عدهاى از آنها فاسق و فاجر و ظالم هستند و عدهاى از آنها صالح و مؤمن و اما این که آنها مانند انسانها،
شیعه و غیر شیعه هم دارند، شواهدى وجود دارد که صحت این مطلب را تایید مىکند . زیرا در روایات بسیارى از لسان اهلبیت علیهم
السلام عدهاى از جنیان به عنوان شیعه معرفى شدهاند . از آن جمله است روایتى که ابوحمزه ثمالى نقل کرده و گفته است: «روزى
جهتشرفیابى به حضور امام باقر علیه السلام اجازه خواستم، گفتند که عدهاى خدمت آن حضرت هستند . لذا اندکى صبر کردم تا آنها خارج
شوند . پس کسانى خارج شدند که آنها را نمىشناختم، داخل شدم و به حضرت عرض کردم: دایتشوم الآن زمان حکومتبنىامیه است و
شمشیرهاى آنها خونریز مىباشد (یعنى ورود افراد ناآشنا براى شما خطرناک است!)
امام فرمودند:
«اى اباحمزه اینان گروهى از شیعیان از طایفه جن بودند آمده بودند تا از مسائل دینى خود سؤال کنند (14) .
از برخى از بزرگان نقل شده است که بعضى از جنیان حتى مقلد مراجع بودهاند و مسائل خود را از آنان مىپرسیدهاند . مثل مرحوم حاج میرزا
حسین، حاج میرزا خلیل از مراجع صدر مشروطیت که یکى از جنیان به صورت شخص عادى در سرداب منزل به حضور ایشان مىرسیده و
مسائل مربوط را مىپرسیده است (15) .
31 . دین حضرت موسى علیه السلام را قبل از اسلام تایید و تصدیق کردند . وقتى تنى چند از آنان براى شنیدن آیات قرآن نزد رسول خدا
صلى الله علیه و آله رسیدند به سوى قوم خود برگشتند و گفتند: «ما گروه جنیان آیات کتابى را شنیدیم که پس از موسى علیه السلام نازل
شده است ...» (احقاف: 30) .
32 . آنها داراى مکان هستند ولى به این معنا نیست که مانند انسان یک فضاى خاصى از ماده خاکى را اشغال کردهاند و خانههایى چون
خانه انسان و امکاناتى مثل انسان دارند و چون نوع خلقت آنها با حقیقتخاکى انسان تفاوت دارد، طبیعى است که محل زندگیشان متناسب
با حقیقت آنهاست که بهطور قطعى مکان مشخصى از آنها به دست نمىدهند . ما در اینجا به یک نمونه از آن اشاره مىکنیم (16) .
در روایتى از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمودند: «در وادى شقره (بیابانى که رنگ خاکش سرخ مایل به زرد است) نماز نخوان
زیرا در آنجا منازل جن است» (17) . در غرب شهر مکه مسجدى وجود دارد به نام «مسجد الجن» که محل نزول جنیان در مکه است و
مستحب استحاجیان در آن مسجد رفته و دو رکعت نماز بجا آورند (18) .
33 . آنها مىخورند و مىآشامند زیرا مانند انسان نیاز به رشد و تولید مثل دارند و طبیعى است که تغذیه نیز داشته باشند . اما این که از چه
چیزهایى تغذیه مىکنند، از روایات چنین بر مىآید که آنها از بازمانده غذاى انسان و مغز استخوان استفاده مىکنند . چنانکه «ابن بابویه» نقل
کرده است: «گروهى از طایفه جن خدمت پیامبر اکرم شرفیاب شدند و عرض کردند اى رسول خدا چیزى براى خوردن به ما عطا فرما، حضرت
هم استخوان و بازمانده غذا به آنها عطا کرد (19) .
و نیز امام صادق علیه السلام مىفرماید: «استخوان و ضایعات غذاى جنیان است» (20) .
34 . مانند انسان مىخوابند . از آیه 255 سوره بقره چنین استنباط مىشود که تنها ذات اقدس احدیت است که نمىخوابد و همه مخلوقات از
خواب ناگزیرند چنانکه در روایت آمده امام صادق علیه السلام فرمودند: «به غیر از خداوند متعال; همه خواب دارند حتى فرشتگان» (21) .
35 . به محضر ائمه علیهم السلام مىآیند و مسائل دینى خود را مىپرسند در اصولکافى ج1 ص394 بابى تحت عنوان (جن در محضر ائمه
علیه السلام) وجود دارند و در آن باره هفتحدیث نقل شده از جمله «سدیر صیرفى» نقل مىکند که امام باقر علیه السلام در مدینه به من
سفارشهایى فرمود . از مدینه بیرون رفتم در میان راه «روحا» (محلى است چهل یا سى میلى مدینه) بودم که مردى با لباس خود به من
اشاره کرد . به سوى او برگشتم و خیال کردم که تشنه است .
ظرف آب را به او دادم گفت: نیاز به آب ندارم، نامهاى به من داد که مرکب آن خشک نشده بود، ملاحظه کردم مهر امام باقر علیه السلام بود،
گفتم: این نامه را کى به تو داد؟ گفت: الآن . در نامه دستورهایى بود . چون متوجه آن مرد شدم، دیدم کسى نیست، بعد از آن ابوجعفر علیه
السلام به مکه آمدند، به حضرت عرض کردم: فدایتشوم، مردى نامه شما را آورد که مهرش خشک نشده بود، فرمود: اى «سدیر» ما
خدمتکارانى از جن داریم، چون خواهیم کارى به فوریت انجام پذیرد، آنها را مى فرستیم (22) .
رانده شدن جن
رانده شدن جن از آسمان، یکى از مطالب قابل دقت قرآن است . آیات 8 تا 10 سوره جن مبین این مطلب است که جن قبلا محلهایى در
آسمان براى استراق سمع داشتهاند و سپس دیدهاند که آسمان پر از نگهبان و شهاب است و شهاب در کمین آنهاست که استراق سمع
مىکنند، پیش خود گفتند: نمىدانیم آیا خداوند در اثر این تحول، رشد و کمالى براى اهل زمین اراده کرده و یا بلایى به آنها خواهد رسید . در
روایات اهلبیت علیهم السلام منقول است که این تحول بعد از ولادت رسول اکرم صلى الله علیه و آله اتفاق افتاد و از اهل سنت آن را در
وقتبعثت آن حضرت گفتهاند و آن را در مجمعالبیان ذیل آیه 18 سوره «حجر» از ابن عباس و در سوره «جن» از بلخى نقل کرده است . در
«تفسیرصافى» در سوره «جن» از احتجاج از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده: این ممنوعیتبراى آن بود که در زمین چیزى مانند
وحى از خبر آسمان نباشد و آنچه از جانب خداوند آمده باشد، ملتبس نگردد ... ناگفته نماند آیات قرآن دال بر آن است که در آسمان محلى
براى دانستن اسرار خلقت و کارهاى آینده روى زمین وجود دارد که جنیان به آنجا نزدیک مىشدهاند . عدهاى از دانشمندان مسلم گرفتهاند
که پیامهاى مرموزى به طور مرتب و موجهاى منظم از آسمان به زمین ارسال مىگردد و آن را «بىسیم کیهانى» نام گذاشتهاند . «کارل
جانسکى» به سال 1932 میلادى 8 ماه مراقب گرفتن این پیامها با بىسیم خود شد و دید هر شب چهار دقیقه از شب قبلى زودتر ارسال
مىگردد و آن به واسطه این بود که گردش زمین به دور خورشید موجب مىشود غروب و طلوع ستارگان هر روز چهار دقیقه زودتر از روز قبل
باشد . در پایان سال 1933 میلادى سمینارى از متخصصین این علم منعقد شد . جانسکى در این سمینار طى بیانیهاى از مشاهدات خود پرده
برداشت و متذکر شد که در ستارگان موجوداتى مىباشند که قادر به تکلم هستند و این پیامهاى آسمانى که با تلسکوپهاى بىسیم قابل
دریافت هستند، انسان را در شناخت هر چه بیشتر جهان کمک مىکنند ... در فوریه سال 1942 دلائلى بر صحت نظر جانسکى اضافه شد;
زیرا دیده شد که یک سلسله پیامهاى فضایى، کار جهتیابى رادارى را که در انگلستان به کار گذاشته شده بود، متوقف کرد .
دانشمندان پس از کوشش فراوان بالاخره دریافتند که این وقفه در اثر یک سرى پیامهاى تلگرافى است که از یک سوى ناشناخته از ماوراى
افق بوده است و فعلا این مطلب را دانشمندان تقریبا مسلم گرفتهاند (23) .
ولى از نظر قرآن مجید چنانکه در سابق اشاره شد، این مطلب مسلم و حتمى است . نویسنده کتاب فوق عقیده دارد که جن براى شنیدن
چنین اصواتى به آسمان نزدیک مىشدند نه براى شنیدن وحى; زیرا وحى را جز کسى که به او وحى مىشود، کسى نمىشنود .
خلاصه; آیات قرآن روشن مىکند که جنیان مىکوشیدند تا آسمان را رصد کنند و اسرار آن را به دست آورند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده
مطلع شوند (24) . آرى این بود اوصاف و ویژگیهاى جن از دیدگان قرآن و عترت علیهم السلام اما افراد ناآگاه که نتوانستهاند حقیقت جن را
حداقل تا حدودى بشناسند، ره افسانه زدند و خرافات زیادى درباره این موجود ساختند که با عقل و منطق سازگارى ندارد .
پىنوشت:
1) قاموس قرآن: همان ج، ص62 - 63 .
2) ماخذ قبل: ص28 - 29 .
3) تفسیر نمونه: همان ج، ص 154 .
4) قاموس قرآن: همان ج، ص 63 .
5) جن و شیطان: ص 63 .
6) ماخذ قبل: ص 63 .
7) تفسیر نمونه: ج13، ص 475، 476 .
8) قاموس قرآن: همان ج، ص 67 .
9) وسایل الشیعه: ج14، ص91 . جن و شیطان ص 56 .
10) وسایل الشیعة: ج14، ص 91 .
11) قاموس قرآن: همان ج، ص 64 .
12) تفسیر نمونه: ج19، ص 286 .
13) تفسیرالمیزان: ج20، ص 185 - 186 - 187 - 190 - 191 - 193 - 198 - 199 .
14) میزانالحکمه: رىشهرى، ج2، ص118 .
15) معارف قرآن: ص 316 .
16) جن و شیطان: ص 71 .
17) وسایل الشیعة، ج3، ص 452 .
18) ماخذ قبل: ص 76 .
19) وسایل الشیعة: ج1، ص 252 .
20) همان، ص 252 .
21) جن و شطان: ص 52 .
22) اصول کافى: ج1، ص 394 .
23) نقل از کتاب قرآن بر فراز اعصار: تالیف عبدالرزاق نوفل) .
24) قاموس قرآن: همان ج، ص 68 - 70
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.